سیستم اقتصادی یك كشور به میزان قابل توجهی به تصمیم گیریهای مدیریت در واحدهای اقتصادی بستگی دارد. بدیهی است این تصمیم گیریها نقش تعیین كننده ای در میزان درآمد های اقتصادی و ثمر بخش بودن فعالیتهای تعیین شده و استفاده بهینه از امكانات تولیدی و خدماتی مؤسسات انتفاعی و غیرانتفاعی كشور دارند. لذا اصولاً صاحبان سهام و یا نمایندگان آنها همواره می خواهند بدانند كه آیا مدیران اجرایی در تصمیم گیریهای خود صحیح عمل كرده اند یا خیر؟ و آیا توانسته اند از امكانات موجود حداکثر استفاده را كنند یا خیر؟ آیا در موسسات افزایش كارایی و رعایت صرفه اقتصادی انجام شده است؟
امروز در محیط اقتصادی كه دارای نظامهای متعدد و ابعاد گوناگون است، مدیریت سازمانی تأكید فزاینده ای بر ارزیابی صرفه اقتصادی، كارآیی و اثر بخشی عملیات سازمانی دارد. حسابرسی عملكرد به عنوان ابزاری برای این ارزیابی به كار می رود.
در محیطهای رقابتی ضروری است تا مدیران با استفاده از فرایند ارزیابی عملكرد به هدایت صحیح امور در مسیر پیشرفت كار و در جهت اهداف و استراتژی های مورد نظر سازمان به شیوه ای آگاهانه بپردازند. با توجه به تغییرات و تحولات سریع و افزایش توان و قابلیتهای رقابتی شركتها وسازمانها در جهان امروز میزان مطلوبیت عملكرد تك تك اجزای كاری سازمان و مجموع آن می تواند به عنوان معیار سنجش مؤفقیت یك سازمان برای مدیران بسیار حائز اهمیت باشد و با استفاده از آنها می توانند به سنجش ارزیابی وضعیت موجود طرحهای استراتژیك سازمان و بررسی عملكرد اجزای كاری آن پرداخته و برای ارتقا و بهبود اثربخشی و كارآیی آنها اقدام كنند. گسترش رقابت موجب شده تا مدیریت ارشد در بسیاری از سازمانهای نوین در به دست آوردن موقعیت مناسب در بازار و حفظ آن تمركز یابد. مدیران دریافته اند بسیاری از سیستم های سازمانی كـه انتظار می رود برای پیشبـرد عملیات مفید واقع شود در جهت عكس اهداف سازمان حركت می کند و موجب عقب ماندگی می شود.
حسابرسـی عملكـرد یک ابـزار مفیـد برای اصلاح این سیستم ها و هدایت سازمان به سوی اهداف آن است. در كشور ما مدیریت بخش اعظم منابع اقتصادی بر عهده دولت است و کیفیت مدیریت آن در سرنوشت ملت آثار اساسی دارد. مدیران بخش دولتی باید در برابر مردم و نمایندگان آنان پاسخگو باشند و ابزار این پاسخگویی را بر اساس اطلاعات معتبر فراهم کنند. ماهیت بخش دولتی ایجاب می کند که در این بخش، حسابرسی عملكرد علاوه بر رسیدگی به صورتهای مالی و اظهار نظر در چارچوب اصول و ضوابط حسابرسی مالی الزامی شود. از این رو لازم است حسابرسان ضمن استفاده از خدمات متخصصان در زمینه های مختلف به ارزیابی کیفیت تصمیم گیریهای مدیریت بپردازند و نتیجهگیریها و پیشنهادات اصلاحی خود را جهت بهبود هر چه بیشتر مدیریت ارائه کنند.
با توجه به اهمیت بهبود در ارتقا مدیریت در سازمانها به خصوص در بخش دولتی ضرورت دارد که مدیران نسبت به استقرار سیستم های جامع کنترل مدیریت اهتمام ورزند و آن را از لحاظ ارزیابی مستمر کارایی، صرفه اقتصادی و اثربخشی مورد بازنگری قرار دهند. در این راستا حسابرسان مدیریت مشابه حسابرسان مالی می توانند در جهت بهبود و تقویت این سیستم ها نقش مهم و ارزنده ای را ایفاء کنند. در نتیجه حسابخواهی مطلوب بخش دولتی هنگامی ایجاد میشود که با برنامه ریزی و عملـکرد ارگانها بر اساس بیان آشکار اهداف و نتایج مورد انتظار مورد رسیدگی قرار گیرد، بنابراین حسابرسی عملكرد بیان واضحی از رعایت صرفه اقتصـادی، کارآیـی و اثربخشی در عملـکرد تمامی سازمانهای بزرگ و کوچک است.
مدیریـت را دانـش به كار گیـری مؤثـر و كارآمـد منابـع بـرای دستیابی بـه اهداف سازمان تعریف می كنند و این منابع معمولاً شامل سرمایه، نیروی كار و منابعی است كه در اختیار سازمان قرار دارد. یك مدیر باید عملیات سازمان را در جهت رسیدن به حداكثر منافع برنامه ریزی، سازماندهی و كنترل كند. در دنیای امروز مدیران مسئول و پیشتاز همواره تلاش می كنند از نظارت دقیق و ارزیابی عینی بر وظایف خود اطمینان لازم را به دست آورند تا در برابر موضوعهای پیش روی خود نیرومند و مسلط باقی بمانند و كارهای خود را درست و به موقع انجام دهند. بنابراین، آنان هیچگاه نباید در بهره گیری از خدمات كارشناسان و متخصصان خارج از سازمان خود برای تعیین مشكلات و ارائه راه حل آن تردید داشته باشد تا با استفاده از این خدمات به مؤفقیتهای روزافزون تری دست یابند.
در سالهای اخیر کانون توجه و دامنه بسیاری از حسابرسیها در بخش عمومی و خصوصی دستخوش دگرگونیهایی شده است و از آنجا که صورتهای مالی به تنهایی پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی مدیریت نیست، مدیران در بخش خصوصی و دولتی به دنبال کسب اطلاعات بیشتر به منظور ارزیابی و قضاوت در مورد کیفیت عملیات و پیشرفتهای عملیاتی هستند. در نتیجه ایجاد چنین زمینه هایی نیاز به ضرورت وجود فنون حسابرسی عملکرد برای ارزیابی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادی عملیات به نحو چشمگیری افزایش یافته است.
بررسی علل درخواست روزافزون برای دریــافت خدمات حسابرسی عملكرد نشان می دهــد که دو موضوع زیر بستر مناسبی برای انجام این حسابرسی فراهم کرده است:
- هدایت مدیران برای توجه بیشتر به رعایت صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی در واحدهای اقتصادی؛
- ارتقای تجربیات حسابرسان مستقل در زمینه تشخیص و یافتن واقعیتهای موجود در حسابرسی مالی و مشاوره مدیریت و ارائه رهنمودهای لازم به مدیران.
● حسابرسی عملكرد
اصطلاح حسابرسی عملكرد (PERFORMANCE AUDITING) یا حسابرسی عملیاتی معمولاً به منظور ایجاد تفاوت بین حسابرسی صورتهای مالی جهت اظهار نظر حرفه ای بر روی آن و حسابرسی كه جوانب انتخاب شده یك سازمان را خارج از محدوده حسابها رسیدگی می كند به كار می رود .
هدف از این حسابرسی ابتدا تعیین فرصتهایی جهت كارایی و صرفه اقتصادی بیشتر و بهبود اثربخشی در عملیات بوده كه این اهداف به موارد مرتبط با اهداف سازمان نیز ارتقا یافت . تفاوت عمده حسابرسیها در اهداف آنها است. حسابرسی صورتهای مالی درگیر مواردی است كه منتهی به اظهار نظر درباره صورتهای مالی می گردد و آنچه كه حسابرسی عملیاتی نامیده می شود با هدف كارایی ، صرفه اقتصادی ، اثربخشی بیشتر و رسیدن به نتایج سودآور اجرا می شود .
تفاوت عمده ای در رویكردهای موجود در حسابرسی صورتهای مالی و حسابرسی مدیریت یا عملیاتی وجود ندارد چهار مرحله زیر در هر نوع حسابرسی اجرا می شود :
۱- بررسی اولیه فعالیتها جهت به دست آوردن پیشینه لازم و ضروری؛
۲- ارزیابی مسئولیتهای مرتبط با فعالیتها در جهت اطمینان و از اختیارات مجاز و محدودیتهای عملی مرتبط؛
۳- مطالعه و آشنایی با خط مشی های برقرار شده توسط مدیریت از طریق رسیدگی اثربخشی روشهای عملیاتی و اداری و مشخص ساختن مناطق مشكل آفرین و ضعیف؛
۴- گزارش نتایج حسابرسی و پیگیری جهت اعمال یافته ها و پیشنهادات.
حسابرسی عملكرد بر نحوه به کارگیری منابع سازمان متمرکز است و به سیستم های اطلاعاتی و درون سازمانی و دستورالعمل ها می پردازد و بیشتر به صورت مشاور مدیریت عمل می کند.
به عبارت بهتر، حسابرسی عملكرد عبارت است از فرایند سیستماتیک ارزیابی صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی عملیات تحت کنترل مدیریت و گزارش نتایج همراه با توجیه هایی برای بهبود عملیات به افراد ذیصلاح و ذینفع.
● مفاهیم اساسی
حسابرسی عملكرد دارای سه مؤلفه کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی است که از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه ارزیابی کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی باید بخشی از فرایند عادی مدیریت هر واحد تجاری در بخش عمومی و خصوصی باشد و مدیران بررسی عملکرد را به عنوان یکی از مسئولیتهای خود برای کنترل فعالیتها تلقی کنند و ارزیابی مستقل عملکرد مدیران از طریق واحد حسابرسی داخلی یا حسابرسان مستقل صورت گیرد.
شكل شماره یك ارتباط بین داده، پردازش، ستانده و نیز كارایی، صرفه اقتصادی و اثربخشی را بیان می كند:
همان طور كه در شكل شماره یك مشاهده می گردد، صرفه اقتصادی نسبت داده های برنامه ریزی شده و دادههای واقعی با مقیاس، كارایی نسبت داده های واقعی به ستانده های واقعی و اثربخشی نسبت ستانده های واقعی به ستانده های برنامه ریزی شده است.
دیوان محاسبات انگلستان این سه مؤلفه را به صورت زیر تعریف می كند :
صرفه اقتصادی: حداقل كردن بهای تمام شده منابع مورد نیاز یا مصرفی با توجه به كیفیت مورد نظر (مصرف با توجیه اقتصادی)؛
کارایی :حداکثر ستانده با میزان نهاده ثابت یا ستانده ثابت با حداقل نهاده ممکن(مصرف خوب) ؛
اثربخشی: مقایسه نتایج مورد نظر و نتایج واقعی پروژه ها، برنامه ها یا سایر فعالیتها (مصرف هوشمندانه).
● استانداردها
استانداردهای حسابرسی عملكرد شامل سه بخش استانداردهای عمومی، استانداردهای اجرای عملیات، استانداردهای گزارشگری است.
الف ) استانداردهای عمومی: استانداردهای عمومی سوای استانداردهای اجرای عملیات و گزارشگری به طور مشترك برای حسابرسی صورتهای مالی و حسابرسی عملكرد وضع گردیده است. این استانداردها عبارتند از:
▪ شرایط كاركنـان مؤسسه حسابرسـی، استقـلال مؤسسه حسابرسـی و حسابرسـان،
▪ مراقبتهای تخصصی و حرفه ای و برقراری كنترل كیفیت.
این استانداردها در كلیه مؤسسات حسابرسی، اعم از دولتی و غیر دولتی كه حسابرسی برنامه ها، فعالیتها و وظایف دستگاههای دولتی، سازمانهای غیر انتفاعی و .... را به عهده دارند، كاربرد دارد.
ب) استانداردهای اجرای عملیات:
۱- برنامه ریزی: عملیات حسابرسی باید به حد كافی برنامه ریزی شود. برنامه حسابرسی باید در كلیه مراحل حسابرسی اجرا گردد. اهداف حسابرسی، حوزه عمل حسابرسی و متدولوژی حسابرسی هیچ كدام جدا از هم نیستند. لذا حسابرسان ناگزیرند این سه عنصر را همزمان برنامه ریزی و طراحی كنند.
۲- سرپرستی: كاركنان به طور صحیحی سرپرستی شوند. به منظور تعیین اینكه آیا اهداف حسابرسی در جریان اجرا است، سرپرستی مستقیم حسابرسان و سایر اشخاصی كه ( مشاوران، كارشناسان و امثالهم) به امر حسابرسی میپردازند، الزامی است. اصول سرپرستی ایجاب می كند برای كاركنان آموزش لازم ترتیب داده شود.
۳- رعایت قوانین و مقررات: هرگاه رعایت قوانین و مقررات برای تأمین اهداف حسابرسی ضرورت داشته باشد حسابرسان باید در مورد رعایت قوانین و مقررات به نحوی برنامه ریزی كنند تا اطمینان معقولی از كشف موارد خلاف فراهم شود. در كلیه مراحل اجرای حسابرسی، حسابرسان باید نسبت به حالات و رویكردهایی كه می تواند دال بر اعمال خلاف قانون یا تخطی از قوانین و مقررات باشد، هوشیار باشند.
۴- كنترل های مدیریتی:حسابرسان باید دركی از كنترل های مدیریتی كه به موضوع حسابرسی مربوط می شود، بهدست آورند. هنگامی كه كنترل های مدیریت در اهداف حسابرسی مهم هستند، حسابرسان باید مدارك كافی به منظور پشتیبانی از قضاوتهایشان در مورد كنترل ها، كسب كنند.
۵- مدارك: دستیابی به مدارك مربوط، قابل اطمینان وكافی مبنای معقـولی در جهت یافتـه ها و نتیجه گیریهای حسابرسان را فراهم می كند. كار حسابرسان باید در فرم كاربرگها ثبت و نگهداری شود. كاربرگها باید حاوی اطلاعات كافی باشند تا یك حسابرس مجرب بتواند بدون برقراری ارتباط با حسابرس قبلی، از مداركـی كه قضـاوتها و نتیجه گیریهای در خور اهمیت حسابرسان را به اثبات می رساند، پشتیبانی كند.
ج) استانداردهای گزارشگری:
۱-گزارش مكتوب: گزارش حسابرسی باید به طور كتبی تهیه و نتایج هر رسیدگی به آن منتقل شود.
گزارش حسابرسی به منظور تأمین مقاصد زیر به صورت كتبی تهیه می شود:
- انتقال نتایج حسابرسی به مسئولان در كلیه سطوح؛
- نتایج حسابرسی كمتر در مظان سوء تفاهم قرار می گیرد؛
- نتایج حسابرسی در معرض بازرسی همگانی قرار می گیرد؛
- تسهیل پیگیری.
۲- ارائه به موقع گزارش: گزارش حسابرسی باید به طریق مقتضی منتشر شود تا اطلاعات لازم برای استفاده به موقع در اختیار مقامات اداری و اشخاص ثالث ذینفع قرار گیرد.
گزارش ولو اینكه با نهایت دقت تهیه شده باشد، ولی به موقع در اختیار تصمیم گیرندگان قرار نگیرد، از ارزش لازم برخوردار نخواهد بود. بنابراین، حسابرسان باید برای انتشار به موقع گزارش حسابرسی، برنامه ریزی لازم را معمول دارند.
۳- محتوای گزارش: در گزارش حسابرسی باید اهداف، حوزه عمل و متدولوژی حسابرسی بیان شود.۴- ارائه گزارش: گزارش باید كامل، دقیق، قابل اثبات، قانع كننده و تا آنجا كه موضوع اجازه می دهد شفاف و مختصر باشد؛
۵- توزیع گزارش: گزارش كتبی حسابرسی باید توسط مؤسسه حسابرسی به مقامات مسئول سازمان تحت رسیدگـی, مراجع ذیصـلاح سازمانهایی كـه خواستار انجام حسابرسی بوده اند، یا ترتیب اجرای آن را داده اند از جمله سازمانهایی كه وجوهی به سازمان تحت رسیدگی پرداخت كرده اند، تسلیم شود، مگر آنكه منع قانونی و یا ملاحظات دیگری وجود داشته باشد.
● اصول حسابرسی عملكرد
حسابرسی عملكرد شامل اصول زیر است:
۱- حسابرسی عملكرد باید به عنوان جریانی کاملاً مستقل و بی طرفانه تلقی گردد؛
۲- حسابرسی عملكرد ابزاری است در اختیار مدیریت برای شناخت مشکلات و رفع تنگناها و نگاهی عیبجویانه و انتقادی ندارد.
هدف حسابرسی عملكرد انتقاد از عملیات جاری نیست بلکه هدف، بررسی عملیات از طریق همکاری با مدیریت و کارکنان، و تدوین برنامه ای برای پیشرفت عملیات است. مؤثرترین راه دستیابی به این امر، همکاری با کارکنان صاحبکار در حوزه هایی است که آنان شناخت لازم را از نقاط ضعف را دارند و در عین حال مایل به همکاری نیز هستند. مفهوم حسابرسی عملكرد باید به عنوان یک برنامه داخلی بازنگری در جهت اقتصادی و کارا كردن عملیات سازمان در نظر گرفته شود تا نتایج فزاینده ای را در پی داشته باشد؛
۳- ارزشیابی عملکرد در ارتباط با مجموعه امکانات و عوامل محدود کننده فعالیتها مورد نظر قرار می دهد؛
۴- در حسابرسی عملكرد باید با مسایل مسئولانه و متعهدانه برخورد کرد؛
۵- در انجام حسابرسی عملكرد طرز فکر مدیریت دخالت داده می شود؛
۶- حسابرسی عملكرد توسط افراد متخصص و آگاه به وضعیت مورد رسیدگی انجام می شود.
پیشرفت و مؤفقیت در دستیابی به مزایای حسابرسی عملكرد تا حد زیادی به مهارتهای حسابرسان و طرز فکر مدیریت نسبت به آنان بستگی دارد. حسابرسانی که مأمور انجام چنین مسئولیتی می شوند باید توانائیهای لازم را در زمینه حسابرسی مالی، مدیریت و محیطهای عملیاتی داشته باشند. ویژگیهای یک حسابرس خوب در این زمینه عبارت است از:
کنجکاوی؛ توانایی تجزیه و تحلیل ؛ توانایی متقاعد سازی؛ قضاوت خوب حرفه ای؛ آگاهی متعارف؛ بیطرفی؛ مهارت برقراری ارتباط؛ استقلال؛ اعتماد به نفس.
علاوه بر ویژگیهای بیان شده، توانایی مشخص کردن نارسائیهای عملیاتی، توانایی مشخص کردن نواحی بحرانی و مشکل آفرین، خلاقیت در تکمیل مجموعه ای از تکنیک ها و مهارت انتقال نتایج حاصل از حسابرسی از دیگر خصوصیات حسابرسی عملكرد است.
● ارتباط با مفهوم كنترل های مدیریت
نظر به اینكه تصمیم گیریهای مدیریت ، انجام فعالیتها و نتایج به دست آمده از آن در هر سازمان از درون سیستمهای اطلاعاتی آن می گذرد و سیستم برنامه ریزی و كنترل مدیریت جزئی از سیستم های اطاعاتی موجود است. لذا مطالعه و آزمون كنترل های مدیریت در انجام حسابرسی عملكرد از ضروریات است . اصطلاح كنترل مدیریت ، كل سیستم واحد مورد رسیدگی را در برمی گیرد بنابر این، كنترل های مدیریت فعالیتهای داخلی و خارجی مدیریت را شامل می شود . سیستم مزبور شامل برنامه ریزی، سیاستگذاری و تدوین روشها و همچنین اقدامات واقعی انجام شده برای اداره امور واحد رسیدگی است كه برای بهبود اجرای مؤثر مسئولیتهای محوله بر اساس روشها و نتایج مورد انتظار طراحی می شود . كنترل های مدیریت نه تنها شامل كنترل های داخلی بلكه در برگیرنده كنترل های خارجی منجمله قوانین جاری كشور ، محدودیتهایی كه توسط سازمانهای مسئول كشور برای واحد در نظر گرفته شده است، شرایط بـازار، امكـانات استـقراض، دریافت یـارانه، محدودیـتهای توزیع و قیمتگذاری محصول، پیشرفتهای فناوری ومحدودیتهای وضع شده توسط شركتهای اصلی برای شركتهای فرعی خود نظیر كنترل توزیع سود و كنترل قیمت فروش و توزیع محصولات است.
سه وجه تمایز اصلی بین كنترل های مدیریت و كنترل های داخلی به شرح زیر است:
۱- تأكید فزاینده بر نیاز به بیان هدفهای سازمان و برقراری ارتباط نزدیك آن با كنترل های مدیریت؛
۲- تأكید فزاینده بر كنترل های خارجی در مقایسه با كنترل های داخلی؛
۳- گسترش كنترل به منظور در بر گرفتن كلیه فعالیتهای مدیریت نظیر تولید ، حمل و نقل، تحقیق به جای تنها تأكید بر فعالیتهای حسابداری.
دسترسی به اهداف كارایی و صرفه اقتصادی و اثربخشی به كنترل های مدیریت خوب بستگی دارد كه مسئولیت مزبور بر عهده مدیریت واحد مورد رسیدگی است.
كنترل های مدیریت شامل روشها و خط مشی هایی جهت حصول موارد ذیل است:
-برنامه ریزی ، سازماندهی و رهبری و كنترل عملیات؛
-تائید اینكه منابع طبق قوانین و مقررات مورد استفاده قرار می گیرد؛
-محافظت از منابع در مقابل سوء استفاه و هدر رفتن؛
-اندازه گیری ، تنظیم و گزارشگری عملكرد واحد اقتصادی؛
-اطمینان از دستیابی به اهداف؛
- اطمینان از اینكه به داده های قابل اعتماد و معتبر دسترسی داشته ، نگهداری شده و در گزارشهای سالانه و سایر مدارك به درستی افشا می شود .
در مرور اولیه كنترل های مدیریت ، حسابرس باید عوامل ذیل رادر نظر بگیرد :
۱)آیا خط مشی های سازمان به طور كامل با اختیارات و امتیازات اساسی سازمان مطابق است؟
۲)آیا سیستم روشها و كنترل های مدیریتی برای انجام این خط مشی ها همان طور كه مد نظر مدیریت عالی جهت كارایی و صرفه اقتصادی بوده ، طراحی شده است؟
۳)آیا سیستم كنترل مدیریت كنترل كافی بر روی منابع سازمان ، درآمد و هزینه ها فراهم می كند؟
تعدادی از عواملی كه حسابرس باید جهت ارزیابی سیستم كنترل مدیریت و تعیین نواحی مشكل آفرین در نظر بگیرد به قرار زیر است :
۱- استفاده مدیریت از استانداردها یا اهداف برای قضاوت در مورد اجرا ، بهره وری ، كارایی یا استفاده از كالاها و خدمات؛
۲- فقدان دستورالعملهای مكتوب كه سبب عدم فهم درست ، درخواستهای متناقض ، انحرافات غیر قابل قبول و اجرای غیر یكنواخت می گردد؛
۳- عدم مؤفقیت در قبول مسئولیتها؛
۴- دو باره كاریها؛
۵- استفاده نامناسب از وجه نقد؛
۶- الگوی سازمانی غیر معقول و بیهوده؛
۷- استفاده بیهوده ، ناكارا از كاركنان و منابع فیزیكی؛
۸- كارهای ناتمام.
● شناسایی نواحی مشكل آفرین
تكنیك های زیادی وجود دارد كه حسابرس بتواند با آگاهی بیشتر نواحی مشكل آفرین را مشخص كند كه در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می كنیم :
۱- بررسی فعالیت ها: اینكه اطلاعات از چه طریق به دست می آید و یك فعالیت چگونه انجام شود و نحوه كنترل آن چگونه است می تواند موارد غیر قابل كنترل یا مستعد آن را مشخص كند .
در یك عملیات خرید، سه مرحله زیر می تواند نقاط كلیدی باشد :
الف) تعیین میزان و كیفیت مواد خریداری شده؛
ب) روشهای دستیابی به بهترین قیمت؛
ج) روشهای تعیین درست كمیت و كیفیت.
اگر در ارتباط با خریدهای عمده ، حسابرس به این نتیجه برسد كه این مراحل نیاز به بازنگری دارد او باید قضاوت خود را بر روی آن عملیات متمركز كند .
۲- مرور گزارشهای مدیریتی: مرور گزارشهای داخلی كه خود مدیریت به طور منظم برای به دست آوردن اطلاعات از آنها استفاده می كند، نیز می تواند اطلاعات با ارزشی درباره نواحی مشكل آفرین و ضعیف وشرایط و انجام كارها در اختیار حسابرسان قرار دهد.
۳- مرور گزارش بازرسان و حسابرسان داخلی: حسابرس در اینگونه موارد باید به دلایل وقایعی كه نكات ضعیف در سیستم مدیریتی را برایش آشكار می كند و به مدیریت عالی جهت رفع آن ارجاع نشده است، توجه كند.
۴- بازرسی فیزیكی: بازرسیهای فیزیكی فعالیتهای سازمانی می تواند یك روش مفید برای مشخص كردن عدم كارایی یا مشكلاتی باشد كه مورد توجه حسابرس است، كه می توان به انباشت مازاد تجهیزات و مواد ، ابزار كم مصرف ، كارمندان بی انگیزه ، عودت محصولات از سوی مصرف كنندگان یا مشتریان ، دور ریختن مواد مفید و شبیه این موارد اشاره كرد .
۵- بررسی و پیگیری رویدادها: یكی از راههای مفید جهت به دست آمدن بینش عملی درباره روشها می تواند تعقیب تعدادی از رویدادهای سازمان به طور كامل و از ابتدا تا انتها باشد .
۶- مصاحبه با كاركنان: حسابرس می تواند اطلاعات با ارزشی از طریق مصاحبه با كاركنان به دست آورد و میزان مؤفقیت در دستیابی به اطلاعات مفید در این زمینه به شهرت حسابرس و سؤالات مطرح شده توسط او بستگی دارد .
● مقایسه با حسابرسی صورتهای مالی
علاوه بر اختلافات اشاره شده در بخشهای قبلی، حسابرسی عملكرد برخلاف حسابرسی صورت های مالی دارای اهداف و رویكردهای كلی تری است. حسابرسی عملكرد حرفه ای مستلزم انواع مهارتهاست و دارای یك ارتباط اثربخش با تمام سطوح سازمانی و ارزیابی تمام جوانب یك سازمان است. بخشهای مالی و حسابداری، تولید، مهندسی و کنترل موجودی، خدمات مشتریان، اعتبارات، خرید، پرسنلی و اداری، پردازش اطلاعـات و بازاریـابی و فروش از قسـمتهایی هستند كه می توانند مشمول حسابرسی عملكرد قرار گیرند.
حسابرسی عملكرد حدود بیشتری از مسئولیتهای مدیریت را شامل می شود و هدف آن تعیین فرصتهایی برای كارایی و صرفه اقتصادی بیشتر و بهبود اثربخشی در اجرای روشها و عملیات است.
حسابرسی عملكرد به عنوان یك شكل مدرن حسابرسی در مقایسه با حسابرسی صورتهای مالی و حسابرسی رعایت، است.
تفاوت اصلی بین حسابرسی عملكرد و حسابرسی سنتی در نقش حسابرس است که در حسابرسی عملكرد نقش حسابرس بیشتر ارزیابی فعالیتها است.
از تفاوتهای حسابرسی مالی و حسابرسی عملكرد می توان به نحوه مدیریت آن نیز اشاره كرد كه حسابرسی مالی طی یك چرخه سالانه تكراری انجام می شود در صورتی كه حسابرسی عملكرد به صورت پروژه مجزا انجام میشود.
یكی دیگر از تفاوتهای موجود بین این دو نوع حسابرسی در سطح استاندارد بودن آنهاست كه در آن طرح ریزی حسابرسی عملكرد در قالب یك شكل استاندارد ثابت بسیار مشكل است.
حسابرسی عملكرد همواره دارای رهنمودهای لازم برای نقاط ضعف مربوط به عملكرد مدیران است و به مدیران واحد اقتصادی كمك می كند تا برای غلبه بر مشكلات و مسائل خود توصیه های لازم را به دست آورند و به این ترتیب زمینه برای بهبود و بهسازی اجرای یک طرح، برنامه یا عملکرد سازمان و ارتقای کیفیت اجرای کارها هرچه بیشتر و بهتر فراهم شود.
حسابرسی عملكرد بر خلاف حسابرسی صورتهای مالی، کمی بوده و عامل تجزیه و تحلیل در آن جایگاه خاصی دارد و نیز ضمن کمک به تخصیص بهینه منابع واحد اقتصادی، محدودیت فزونی منافع بر مخارج را بیشتر مدنظر قرار می دهد .
●● نتیجه گیری
رسیدن به عملیات کارا و اثربخش، مسئولیت اصلی مدیریت است و در کلیه ساختار سیستم مدیریت سازمان، عملیات و کنترل مدیریت باید در راستای رسیدن به این هدف طراحی گردد.
حسابرسی عملکرد مدیریت، مصداق بارزی از خدمات مشاوره مدیریت است که ممکن است برخی از ویژگیهای حسابرسی صورتهای مالی را داشته باشد. این نوع حسابرسی دربر گیرنده بررسی روشمند فعالیتهای یک سازمان یا بخش مشخص از آن در دستیابی به اهداف مشخص است.
اهداف كلی حسابرسی عملكرد الف ) ارزیابی عملکرد در مقایسه با اهداف تعیین شده به وسیله مدیریت یا سایر معیارهای سنجش مناسب. ب ) شناسایی فرصتهای بهبود عملیات از نظر صرفه اقتصادی و کارایی و اثربخشی و ج) ارائه پیشنهاد برای بهبود عملیات یا انجام اقدامات و رسیدگـی های بیشتر، است.
بررسی و آزمون کنترل های مدیریت نیز به عنوان یکی از مراحل اجرای حسابرسی عملکرد است که هدف اصلی آن تعیین هدف قطعی حسابرسی و نیز قابلیت اتکاء مدارک و شواهد داخلی واحد است.